زانو زدنلغتنامه دهخدازانو زدن . [ زَ دَ ] (مص مرکب ) بر زانو نشستن . (فرهنگ نظام ). || طوری نیم خیز بودن که زانوها بر زمین باشد. (فرهنگ نظام ).- زانو زدن در برابر کسی ؛ مجازاً، مقل