زانونلغتنامه دهخدازانون . (اِخ ) یکی از پادشاهان روم قدیم است که پس از مسیح تا عصر پیغمبر اسلام (ص ) در شام حکومت کرده است وی پس از لاون و پیش از انسطاس بمدت 18 سال حکومت کرد. (از تاریخ طبری چ نلدکه ج 2 ص <span class="hl" dir=
جانیونلغتنامه دهخداجانیون . (اِخ ) خانات استراخان (هشترخان ). (ترجمه ٔ الانساب والاسرات الحاکمه ٔ ج 2 ص 406). امراء جانی . رجوع بجانی شود.
زانونشینلغتنامه دهخدازانونشین . [ ن ِ ] (نف مرکب ) به زانودرآینده (به ادب ). || مغلوب : همه تاجداران روی زمین در آن پایه چون سایه زانونشین . نظامی .و رجوع به زانو نشاندن و به زانو نشستن و زانو شود.
تدفین زانونیمخمیدهknee semi-flexed burialواژههای مصوب فرهنگستاننوعی تدفین نیمخمیده که در آن زاویۀ زانوان بین 180 تا 90 درجه است
زانونشینلغتنامه دهخدازانونشین . [ ن ِ ] (نف مرکب ) به زانودرآینده (به ادب ). || مغلوب : همه تاجداران روی زمین در آن پایه چون سایه زانونشین . نظامی .و رجوع به زانو نشاندن و به زانو نشستن و زانو شود.
وزانونلغتنامه دهخداوزانون . [وَزْ زا ] (ع ص ، اِ) ج ِ وزان . (مهذب الاسماء). به معنی آنکه بار سنجد. در حالت رفعی . رجوع به وزان شود.