26 فرهنگ

1239 مدخل


ترجمه مقاله

زاریدن

zāridan

ناله و زاری کردن؛ زاری کردن؛ گریۀ زار کردن: ◻︎ سعدی اگر خاک شود همچنان / نالهٴ زاریدنش آید به ‌گوش (سعدی۲: ۴۷۴)، ◻︎ عیبش مکنید هوشمندان / گر سوخته‌خرمنی بزارد (سعدی۲: ۶۱۹).

bemoan, bewail, caterwaul, cry, deplore, lament, moan, sorrow, whimper