ریلبُر ثابتstationary rail sawواژههای مصوب فرهنگستانریلبُری که در یک کارگاه ثابت، که ریلها در آنجا برش داده میشوند، مستقر است
ریلبُر دستیportable rail sawواژههای مصوب فرهنگستانریلبُری که میتوان آن را بهسهولت به محل مورد نیاز انتقال داد
قطار ریلبَرrail trainواژههای مصوب فرهنگستانقطاری با واگنهای کفی و مجهز به قفسههای ریل برای حمل ریلهای ممتد
پرلبرگلغتنامه دهخداپرلبرگ . [ پ ِ ل ُ ب ِ ] (اِخ ) بلده ای در آلمان به ایالت پروس بر ساحل رود استه پنیتز از روافد رود الب . دارای 8200 تن سکنه . و آن کرسی ناحیه ای به همین نام است .
ریلبُر ثابتstationary rail sawواژههای مصوب فرهنگستانریلبُری که در یک کارگاه ثابت، که ریلها در آنجا برش داده میشوند، مستقر است
ریلبُر دستیportable rail sawواژههای مصوب فرهنگستانریلبُری که میتوان آن را بهسهولت به محل مورد نیاز انتقال داد
قفسۀ ریلrail rackواژههای مصوب فرهنگستانقابی با چند طبقه و غلتکهای ویژه برای قرار دادن ریلهای ممتد در قطار ریلبَر
ریلبُر ثابتstationary rail sawواژههای مصوب فرهنگستانریلبُری که در یک کارگاه ثابت، که ریلها در آنجا برش داده میشوند، مستقر است
ریلبُر دستیportable rail sawواژههای مصوب فرهنگستانریلبُری که میتوان آن را بهسهولت به محل مورد نیاز انتقال داد