26 فرهنگ

6719 مدخل


ریز

riz

۱. = ریختن
۲. ریزنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): اشک‌ریز، خون‌ریز، گوهرریز.
۳. ریخته‌شده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): سرریز، دورریز.

۱. خرد، کوچک
۲. شکسته

diminutive, fine, micro-, mini-, minute, pint-size, wee