ریختار کلافیbundle morphismواژههای مصوب فرهنگستاننگاشتی پیوسته بین دو کلاف که در شرایط معینی صدق کند
ریختار تختflat morphismواژههای مصوب فرهنگستانریختاری از طرح (scheme) Xبه طرح Y بهطوریکه در هر نقطۀ x ازX حلقۀ موضعی OX,x روی (OY,f(x تخت باشد
ریختار متناهیfinite morphismواژههای مصوب فرهنگستانریختاری از نوع متناهی (finite type) مانند f از طرح X به طرح Y بهطوریکه پوشش بازهمگری از Y وجود داشته باشد که پیشنگارۀ اعضای آن در شرایط معینی صدق کند
فقدان تربیتفرهنگ فارسی طیفیمقوله: احساسات فردی ربیت، بدی رفتار، فقدانتمدن، بیفرهنگی، بی تمدنی، بیادبی بی کلاسی
مغشوش کردنفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نظم وش کردن، بههم ریختن، آشفتهکردن، آشفتن، ازشکل انداختن، بدشکل کردن، تکان دادن، حرکت دادن بههم ریختن اوضاع، مداخله کردن، مانع شدن گم کردن، درجای عوضی
خرده ٔ قلملغتنامه دهخداخرده ٔ قلم . [ خ ُ دَ / دِ ی ِ ق َ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تراشه ٔ قلم . (آنندراج ) : دلیل عزت اهل سخن همین کافی است که خرده های قلم زیر پا نباید ریخت .
دیر زکیلغتنامه دهخدادیر زکی . [ دَ رِ زَک ْ کا ] (اِخ ) دیری است در رها درمقابل تپه ای که به آن تل زفربن الحارث الکلابی گویندو در آن دهی است که میگویند طرح آن را عبدالملک بن صالح ا
امین الدولهلغتنامه دهخداامین الدوله . [ اَ نُدْ دَ ل َ ] (اِخ ) فرخ خان ... از رجال دوره ٔ قاجاریان . در سال 1229 یا 1230 هَ .ق . متولد گردید و در 1288 هَ .ق . در تهران درگذشت . وی بسف