رگه 1line 4واژههای مصوب فرهنگستانگیاهی که همۀ افراد آن صفت خاص خالصی داشته باشند و ازطریق گردهافشانیِ نظارتشده تکثیر شوند
رگه 3stratum 1واژههای مصوب فرهنگستاننهشتۀ منفرد همگون و همجنس و همرنگ باستانی که در لایهنگاری قابل مشاهده باشد
رگه 5vein 3, veining 1واژههای مصوب فرهنگستانبرجستگیهایی طولی، عموماً عمود بر سطح قطعۀ ریختگی، که بهصورت منفرد یا شبکه دیده میشوند
رده 1class 2واژههای مصوب فرهنگستانچهارمین رتبۀ رسمی در آرایهشناسی موجودات زنده، بالاتر از راسته و پایینتر از شاخه
رگة تماسیcontact veinواژههای مصوب فرهنگستان1. نوعی رگة شکافهای حاصل از نهشت کانیها در شکافههای گسلی (fault fissure) در همبَری سنگها 2. رگهای جانشینی حاصل از محلولهای کانیسازی که در امتداد مناطق تر
رگهفرهنگ انتشارات معین(رَ گِ یا گَ) (اِمر.) 1 - هرچیز که مانند رگ باشد مانند: رگة دیوار، رگة قالی . 2 - رشته معدنی ، قسمتی از تشکیلات و ترکیبات معدنی قابل استفاده که به صورت رگه ها و
بادَرشبی 1Dracocephalum, dragonheadواژههای مصوب فرهنگستانسردهای از نعنائیان شامل گیاهان علفی یا بوتهای چندساله و بهندرت یکساله با ساقههای پرشمار و برگهای تخممرغی یا تخممرغی ـ مثلثی یا تخممرغی ـ مستطیلی و ب
آشکوبفرهنگ انتشارات معین[ په . ] ( اِ.) 1 - هر طبقه از ساختمان . 2 - هر یک از طبقات نه گانة آسمان ؛ سپهر. 3 - سقف ، آسمانه . 4 - رگه های دیوار. 5 - هر طبقه از زمین .
سبلفرهنگ انتشارات معین(سَ بَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - بارانی که از ابر برآمده و تا زمین نرسیده باشد. 2 - بینی . 3 - دشنام . 4 - خوشه ، سنبل . 5 - پردة چشم که از ورم عروق چشم که در سطح ملتح