رگهای شدنveining 2واژههای مصوب فرهنگستان[زمینشناسی] تشکیل رگههای متعدد در سنگ [مهندسی مواد و متالورژی] به وجود آمدن برجستگیهای رگهای، عموماً عمود بر سطح قطعۀ ریختگی، که بهصورت منفرد یا شبکه دیده میشود
فاصلۀ بهینۀ راههاoptimum road spacingواژههای مصوب فرهنگستانفاصلۀ بین راههای موازی جنگلی که سبب میشود مجموع هزینههای چوبکِشی و جادهسازی به ازای یک واحد حجم چوب تولیدی به حداقل برسد
رگۀ آA-lineواژههای مصوب فرهنگستانرگهای با میانیاختۀ نرعقیم و بدون دگرههای بازگردان باروری که از آن در تولید بذر دورگه بهعنوان والد مادری استفاده میکنند
راه چوبکِشیskidding road, skid roadواژههای مصوب فرهنگستانگذرگاهی که در آن عملیات راهسازی انجام شده است و مسیر چوبکِشی را به انبارگاه متصل میکند
تایر راهسازیoff-the-road tyre, off-the-road, OTRواژههای مصوب فرهنگستانتایر خودروهای مخصوص عملیات راهسازی و ساختمانی و معدنی
رهنگاشت 1road mapواژههای مصوب فرهنگستاننگاشت حاصل از شناسایی و ارزیابی تحولات آینده که حرکت بهسوی اهداف موردنظر را در اختیار تصمیمسازان قرار میدهد
nervuresدیکشنری انگلیسی به فارسیعصبانیت، رگبرگ، رگه، دارای رگه ها، رگبال، رگه اصلی، شاهرگ، رگه بندی جانور
nervureدیکشنری انگلیسی به فارسیعصبانیت، رگبرگ، رگه، دارای رگه ها، رگبال، رگه اصلی، شاهرگ، رگه بندی جانور
ذخیرة رگهایvein depositواژههای مصوب فرهنگستانزون مشخص کانیسازیشدهای که معمولاً شیبدار یا ناهمساز است و پهنایش بهمراتب کمتر از طول و عمق آن است و در گسلها یا شکافهها یا در زونهای بُرشی یافت میشود
چین میانبرگهایintrafolial foldواژههای مصوب فرهنگستانچینی فرعی که تنها در چند لایة سنگی در ظاهر چیننخورده دیده میشود
آذرخش رگهایstreak lightningواژههای مصوب فرهنگستانآذرخشی معمولی ناشی از تخلیۀ الکتریکی اَبربهزمین که کاملاً متمرکز در یک آذرخشراه تک و نسبتاً مستقیم به نظر میرسد