رگبارگویش اصفهانی تکیه ای: regbâr طاری: ragbâr طامه ای: esbiyavârun طرقی: espiyavârun کشه ای: regbâr نطنزی: ragbar /espiyavârun
رگباردیکشنری فارسی به انگلیسیcloudburst, downfall, downpour, flurry, fusillade, salvo, shower, squall, storm, volley
رگبارلغتنامه دهخدارگبار.[ رَ ] (نف مرکب ، اِ مرکب ) بارانی که قدری ببارد و بعد بایستد. (فرهنگ نظام ). باران تند و درشت قطره که غالباً مدت آن کوتاه باشد. (یادداشت به خط مؤلف ).