رکونلغتنامه دهخدارکون . [ رُ] (ع مص ) میل کردن بسوی کسی و آرمیدن . قال اﷲ تعالی : و لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار (قرآن 113/11). (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آرا
رکونفرهنگ انتشارات معین(رُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - آسودن ، آرام یافتن . 2 - به سوی کسی یا چیزی متمایل شدن .
رکونةلغتنامه دهخدارکونة. [ رُ ن َ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَکانَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به رکانة شود.
روناسگویش اصفهانی تکیه ای: rendâs طاری: ruhundâs طامه ای: ronâs طرقی: ronnâs کشه ای: ruhundâs نطنزی: ronnâs
رکونةلغتنامه دهخدارکونة. [ رُ ن َ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَکانَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به رکانة شود.
تَرْکَنُفرهنگ واژگان قرآناندکي متمايل شوي (رکون اعتمادي است که توأم با ميل باشد ،به معناي ميل کردن به سوي چيزي و تسکين دادن خاطر به وسيله آن است ، و کلمه رکن - به ضم اول آن - به معناي ن
لَا تَرْکَنُواْفرهنگ واژگان قرآنحتی کمی متمايل نشويد -حتی به مقدار کم هم دل خوش نکنید(رکون اعتمادي است که توأم با ميل باشد ،به معناي ميل کردن به سوي چيزي و تسکين دادن خاطر به وسيله آن است ، و
حفصةلغتنامه دهخداحفصة. [ ح َ ص َ ] (اِخ ) بنت الحاج الرکونیه یکی از مشهورترین شاعرهای اندلس است که بلقب شاعرةالاندلس شهرت یافت . وی در زمان عبدالمؤمن بن علی از موحدین در غرناطه
رُکْنٍفرهنگ واژگان قرآنهر چيزي است که ساختمان ، بعد از بنيان بر آن تکيه دارد مانند ستون و پايه.(رکون اعتمادي است که توأم با ميل باشد ،به معناي ميل کردن به سوي چيزي و تسکين دادن خاطر ب