رژیم آسیاییAsian dietواژههای مصوب فرهنگستانروش سنتی غذا خوردن در آسیا و خصوصاً نواحی شرقی و جنوبی آن که در آن عموماً گوشت غذای اصلی نیست، بلکه برنج و سبزیجات و ماهی و میوههای تازه و مصرف فراوان ادویه وج
رژیمفرهنگ مترادف و متضاد۱. نظام ۲. ترتیب، روش، سبک، طرز ۳. احتماء، برنامهغذایی، پرهیز ۴. خوشه ≠ ناپرهیزی
رژیملغتنامه دهخدارژیم . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) طرز. قاعده . روش . (فرهنگ فارسی معین ). || طرز خوراک و پرهیز طبق دستور پزشک . (یادداشت مؤلف ) (فرهنگ فارسی معین ).- تحت رژیم بودن
روسیه ٔ شورویلغتنامه دهخداروسیه ٔ شوروی . [ سی ی َ ی ِ رَ ] (اِخ ) یا اتحاد جماهیر شوروی یا بطور اختصار شوروی کشور بزرگ اروپایی و آسیایی است که از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مغرب ب
تبتلغتنامه دهخداتبت . [ ت ِب ْ ب ِ / ت ُب ْ ب َ / ت ُب ْ ب ِ / ت َب ْ ب َ ] (اِخ ) نام شهری بود بنزدیک خطا که از او نیز مشک خیزد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 52). شهری است در حدود
یونانلغتنامه دهخدایونان . (اِخ ) کشوری در جنوب شرقی اروپا و در جنوب غربی شبه جزیره ٔ بالکان ، مشتمل بر جزایر پراکنده ای در دریای اژه و دریای ایونی ، که 130400 کیلومتر مربع مساحت
رفغلغتنامه دهخدارفغ. [ رُ ] (ع اِ) ریم ناخن یا ریم بنهای ران . || هر فراهم آمدنگاه ریم از بدن . ج ، اَرفاغ و رُفوغ . (از ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموار
سائلیلغتنامه دهخداسائلی . [ ءِ ] (اِخ ) از شعرای پارسی گوی مقیم آسیای صغیر است . او راست : تاریخ آل عثمان منظوماً به فارسی ، و دیوانی فارسی بنام سلطان سلیمان بن سلیم (974 - 926 ه