رپرتوارلغتنامه دهخدارپرتوار. [ رِ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) فهرست . جدول . || دفتری که آن را به حروف تهجی مرتب سازند و برای ثبت نام و امور دیگر بکار دارند. دفتر نماینده . (از فرهنگ فارس
رپرتوارفرهنگ انتشارات معین(رِ پِ رْ تُ) [ فر. ] (اِ.) 1 - فهرست ، جدول . 2 - دفتری که آن را به ترتیب حروف تهجی تقسیم کرده اند و برای ثبت نام و امور دیگر به کار آید؛ دفتر نماینده .
رپرتوارفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهمجموعۀ اجراها و نمایشهای از پیش تمرینشده که در صورت لزوم در هر زمانی قابل ارائه و اجرا هستند.