رِّفْدُفرهنگ واژگان قرآنعطيه - بخشش (در اصل به معني ياور بوده و اگر عطيه را نيز رفد و مرفود خواندهاند به اين مناسبت بوده که عطيه ، گيرنده را در برآوردن حوائجش ياري ميدهد )
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رَ ] (اِخ ) نام ستاره ٔ کوچکی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کلمه ٔ ربعو کلمه ٔ تنین در علم صور کواکب نفائس الفنون شود.
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رَ ] (ع اِ) کاسه ٔ بزرگ که در آن شیر دوشند. (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رَ ] (ع مص ) عطا کردن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عطا دادن .(المصادرزوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (دهار).
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رِ ] (ع اِ) دهش و عطا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخشش . (غیاث اللغات ). عطا. (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 52). صله . دهش . بخشش . عطا. (ی
رفدفرهنگ انتشارات معین(رَ) [ ع . ] 1 - (مص م .) عطا کردن ، بخشش کردن ، 2 - یاری کردن ، کمک کردن . 3 - (اِمص .) بخشش ، 4 - یاری .
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رَ ] (اِخ ) نام ستاره ٔ کوچکی است . (یادداشت مؤلف ). رجوع به کلمه ٔ ربعو کلمه ٔ تنین در علم صور کواکب نفائس الفنون شود.
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رَ ] (ع اِ) کاسه ٔ بزرگ که در آن شیر دوشند. (از آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رَ ] (ع مص ) عطا کردن . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عطا دادن .(المصادرزوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52) (دهار).
رفدلغتنامه دهخدارفد. [ رِ ] (ع اِ) دهش و عطا. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). بخشش . (غیاث اللغات ). عطا. (ترجمان القرآن چ دبیرسیاقی ص 52). صله . دهش . بخشش . عطا. (ی