رِنای کوچک هستکیsmall nucleolar RNAواژههای مصوب فرهنگستانهریک از رِناهایی که در تغییر شکل رِنار در هستک نقش دارند اختـ . رِناک هستکی snoRNA
رِنای کوچک هستکیsmall nucleolar RNAواژههای مصوب فرهنگستانهریک از رِناهایی که در تغییر شکل رِنار در هستک نقش دارند اختـ . رِناک هستکی snoRNA
رقصلغتنامه دهخدارقص . [ رَ ] (ع مص ) یا رَقَص .پویه دویدن : و لا یکون الرقص الا للاعب ابل و لما سواه القفز و النقر. (منتهی الارب ). جنبیدن و برجستن . (آنندراج ) (از اقرب الموار
اسحاقلغتنامه دهخدااسحاق . [ اِ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن میمون التمیمی الموصلی . مکنی به ابی محمد، و هرگاه که رشید استخفاف او خواستی وی را با کنیت ابوصفوان خواندی . مقام او در علم و
رِنای کوچکsmall RNA, small endogenous RNAواژههای مصوب فرهنگستانرِنای باکتریایی کوچکی که تنظیمکنندۀ بیان ژن است اختـ . رِناک sRNA
رِنای کوچک هستهایsmall nuclear RNAواژههای مصوب فرهنگستانهریک از رِناکهایی که به همراه پروتئینها پیرایتن را تشکیل میدهند اختـ . رِناک هستهای snRNA