رُشْدَهُفرهنگ واژگان قرآنرشدش (مقصود از رشد معنايي است که در مقابل غي و گمراهي قرار دارد ، و آن رسيدن به واقع است و منظور از اين که به حضرت ابراهيم (عليه و علي نبينا السلام ) رشدش را دا
رشدةلغتنامه دهخدارشدة. [ رَ دَ ] (ع ص ) رِشْدَة. حلال زاده . خلاف زنیه . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ).- ولد رشده ؛پاکزاد. مقابل ولد غیه . مقابل ولد زنیه . (از یادداشت مؤلف
ابن رشدهلغتنامه دهخداابن رشده . [ اِ ن ُ رَ / رِدَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) حلالزاده . خلاف ابن زنیه .
رشدةلغتنامه دهخدارشدة. [ رَ دَ ] (ع ص ) رِشْدَة. حلال زاده . خلاف زنیه . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ).- ولد رشده ؛پاکزاد. مقابل ولد غیه . مقابل ولد زنیه . (از یادداشت مؤلف
ابن رشدهلغتنامه دهخداابن رشده . [ اِ ن ُ رَ / رِدَ ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) حلالزاده . خلاف ابن زنیه .
تعبیرشدهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: انتقال عقاید و ماهیت آن رشده، تعریفشده، ترجمهشده بهزبان دیگر دوبله، دوبلهشده
زنیةلغتنامه دهخدازنیة. [ زِن ْ / زَن ْ ی َ ] (ع اِ) ابن زنیة؛ پسر زنا.خلاف ابن رشدة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). هو ابن زنیة؛ او فرزند زنا است . و کذلک هو ولد ل