رُحْماًفرهنگ واژگان قرآناز نظر رَحِم ( در عبارت "أَقْرَبَ رُحْماً " منظور ازجمله نزديکتر از او از نظر رحم باشد اين است که از او بيشتر صله رحم کند ، و بيشتر فاميل دوست باشد ، و به همين
رُحَمَاءُفرهنگ واژگان قرآنمهربانان (رحمت ، به معناي نوعي تاثير نفساني است ، که از مشاهده محروميت محرومي که کمالي را ندارد ، و محتاج به رفع نقص است ، در دل پديد ميآيد ، و صاحبدل را وادار
رحماءلغتنامه دهخدارحماء. [ رَ ] (ع ص ) زنی که پس از زاییدن بیمار رحم گردد و بمیرد. (ناظم الاطباء). شتر ماده یا زنی که بعد وضع حمل بیمار گردد و بمیرد. (آنندراج ). به معنی رحوم است
رحماءلغتنامه دهخدارحماء. [ رُ ح َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رحیم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد) : اشداء علی الکفار رحماء بینهم . (قرآن 29/48). و
رحمان سربسرلغتنامه دهخدارحمان سربسر. [ رَ س َ ب ِ س َ ] (اِ مرکب ) کنایه از دفع ضرر و گذشتن از منافع باشد. (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ).
رحماءلغتنامه دهخدارحماء. [ رَ ] (ع ص ) زنی که پس از زاییدن بیمار رحم گردد و بمیرد. (ناظم الاطباء). شتر ماده یا زنی که بعد وضع حمل بیمار گردد و بمیرد. (آنندراج ). به معنی رحوم است
رحماءلغتنامه دهخدارحماء. [ رُ ح َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ رحیم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (اقرب الموارد) : اشداء علی الکفار رحماء بینهم . (قرآن 29/48). و
رحمان سربسرلغتنامه دهخدارحمان سربسر. [ رَ س َ ب ِ س َ ] (اِ مرکب ) کنایه از دفع ضرر و گذشتن از منافع باشد. (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ).