لغتنامه دهخدا
راویة. [ ی َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث راوی . رجوع به راوی شود. || توشه دان و مشک که در آن آب باشد یا عام است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ظرف آب از چرم . (از غیاث اللغات ). خیک بزرگی که دو دهن داشته باشد یکی بالای سر حیوانات که از آنجا پر کنند و یکی کوچک محاذی سر حیوان و از آنجا خا