قشلاق شمس آباد وسطلغتنامه دهخداقشلاق شمس آباد وسط. [ ق ِ ش َ وَ س َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان بهنام بخش ورامین شهرستان تهران واقع در 11 هزارگزی جنوب باختر ورامین ، سرراه ماشین رو کبیرآباد. این
چنارانلغتنامه دهخداچناران . [ چ ِ ] (اِخ ) (چنار). دهی است جزء دهستان سیاهرود بخش حومه ٔ شهرستان دماوند که در 13 هزارگزی باختر دماوند و 500 گزی جنوب راه شوسه ٔ رودهن به فیروزکوه و
لارلغتنامه دهخدالار. (اِخ ) (دره ٔ...) قسمتی از ناحیه ٔ لواسان و رودبار و لورا و شهرستانک . در ایالت تهران (در شمال شرقی آن ). ارتفاع آن بسیار و هوای آن سرد و از ییلاقات تهران
حجلغتنامه دهخداحج . [ ح َج ج / ح ِج ج ] (ع مص ) آهنگ کردن . (منتهی الارب ). آهنگ کردن به چیزی . القصد الی الشی ٔ المعظم . (تعریفات جرجانی ص 56). قصد. (ترجمان القرآن جرجانی ) (
پروتانه یونلغتنامه دهخداپروتانه یون . [ پْرو / پ ِ رو ن ِ ] (اِخ ) عمارتی در مدائن قدیم یونان که آتش مقدس آنجا بود و حکام پروتانس با مهمانان رسمی و اشراف در آن گرد می آمدند و غذا میخور