رویکلغتنامه دهخدارویک . [ ی َ ] (اِ مصغر) مصغر روی . روی کوچک . روی ظریف و زیبا : تا تو نیایی ننمایند هیچ دخترکان رویکها از حجاب .ناصرخسرو.
رویکردواژهنامه آزادروش برخورد یا مواجه شدن رویکَرد راه و روش، طریق در پیش گرفته شده، نگرش، موضع گیری، جهت گیری.
رویکرد آبخیزمدارwatershed approachواژههای مصوب فرهنگستانطرز تفکر و عملکردی که در آن تمامی توجه و اقدامات بر حوضۀ آبخیز و جریان آبهای سطحی و زیرزمینی متمرکز میشود
رویکرد بازساختی ـ واپسروregressive-reconstructive approachواژههای مصوب فرهنگستانروشی در رواندرمانی که در آن مُراجع تشویق میشود تا موقعیتهای هیجانی شدید ضربهزا را که در مراحل پیشین زندگانی رخ داده است دوباره تجربه کند
رویکردواژهنامه آزادروش برخورد یا مواجه شدن رویکَرد راه و روش، طریق در پیش گرفته شده، نگرش، موضع گیری، جهت گیری.
اخلاقناگراییamoralismواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی که شیوههای حاکمیت اخلاق بر زندگی انسان را مردود میداند یا به آن بیاعتناست و در ضرورت زندگی اخلاقی تشکیک میکند
اشاعۀ فراپوشblanket dissemination, spray and prayواژههای مصوب فرهنگستانرویکردی نامطلوب در ارسال مطلب خبری هدفمند برای مخاطبان گسترده به این امید که مخاطبان هدف نیز در میان آنها باشند