روی(فلز)گویش اصفهانی تکیه ای: ruyi / ruhi طاری: ruhi طامه ای: ruyi طرقی: rühi کشه ای: ruhi نطنزی: ruyi / ruhi
روی (فلز)گویش خلخالاَسکِستانی: ru دِروی: ru شالی: ru کَجَلی: ruf کَرنَقی: ruf کَرینی: ruf کُلوری: ruf گیلَوانی: rup لِردی: ruf
روی (فلز)گویش کرمانشاهکلهری: řoha گورانی: řoha سنجابی: řoha کولیایی: řoha زنگنهای: řoha جلالوندی: řoha زولهای: řoha کاکاوندی: řoha هوزمانوندی: řoha
روش فاز دامنۀ بیحاملcarrierless amplitude phase, CAPواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای همتافتگری در خط رقمی مشترک که در آن نشانک داده به دو بخش تقسیم میشود و با موج مدولهسازی تربیعی دامنه ترکیب میشود
نهشت یون فلزیmetal ion depositionواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن فلز نجیبتر بر روی فلز فعالتر بهصورت رسوب مینشیند و ناحیۀ کاتدی ایجاد میکند و درنتیجه خوردگی دوفلزی بر روی فلز فعالتر را افزایش میدهد
پوششدهی آندشیanodized coatingواژههای مصوب فرهنگستانتشکیل پوسۀ (film) اکسیدی سنگین بر روی فلز ازطریق فرایند آندش متـ . پوشانش آندشی
صیقلکاریburnishingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد سطحی صاف و صیقلی بر روی فلز با غلتاندن فلز در استوانهای پر از گلولۀ فولادی و اِعمال فشار بر آن