روک شهرلغتنامه دهخداروک شهر. [ ش َ ] (اِخ ) دهی از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار. سکنه آن 200 تن . آب آن از رودخانه . محصول عمده ٔ آنجا غلات و برنج و خرما و لبنیات . ساکنان از طایفه
روح شهرستانیلغتنامه دهخداروح شهرستانی . [ ح ِ ش َ رِ ] (اِخ ) میرزا محمد روح الامین ملقب به میرجمله ٔ اصفهانی متوفی بسال 1047 هَ .ق . او راست : «خمسه » و دیوان غزلیات که مرتب به حروف قو
زبخلغتنامه دهخدازبخ . [ زَ ب َ ] (اِخ ) رابینو آنرا جزء دهات حوزه ٔ قدیم گرگان یاد کند و گوید: روک ، رویین زبخ ... نزدیک شهراند. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران رابینوص 268). رجوع
روح شهرستانیلغتنامه دهخداروح شهرستانی . [ ح ِ ش َ رِ ] (اِخ ) میرزا محمد روح الامین ملقب به میرجمله ٔ اصفهانی متوفی بسال 1047 هَ .ق . او راست : «خمسه » و دیوان غزلیات که مرتب به حروف قو