روقیلغتنامه دهخداروقی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب است به روق که انتساب اجدادی است . (از انساب سمعانی ).
روقیلغتنامه دهخداروقی . [ رَ وَ ] (ص نسبی ) منسوب است به روقه که قریه ای است به نواحی طوس . (از انساب سمعانی ).
روکیلغتنامه دهخداروکی . (اِخ ) دهی از دهستان سلطان آباد بخش حومه ٔ شهرستان سبزوار. جمعیت آن 400 تن . آب آن از قنات . محصول آنجا غلات و میوه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
روکوکوواژهنامه آزاد(Rococo) نام مکتب یا جنبش هنری تزئینی که در قرن 18 میلادی در مقابله با هنر رسمی و خشک و درباری باروک به وجود آمد. آثار خلق شده در این مکتب بیشتر در حوزۀ تزئینات و معماری و مخصوصاً نقاشی است .
ماشین روکوبballast compactor, ballast consolidatorواژههای مصوب فرهنگستاندستگاهی برای کوبیدن و متراکم کردن پارسنگ سست از روی خط
روکوکوواژهنامه آزاد(Rococo) نام مکتب یا جنبش هنری تزئینی که در قرن 18 میلادی در مقابله با هنر رسمی و خشک و درباری باروک به وجود آمد. آثار خلق شده در این مکتب بیشتر در حوزۀ تزئینات و معماری و مخصوصاً نقاشی است .