رؤیالغتنامه دهخدارؤیا. [ رُءْ ] (ع اِ) خواب دیدن . (دهار) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). خواب که دیده شود. ج ، رُؤی ̍. (منتهی الارب ). آنچه در خواب بینند. ج ، رؤی . (
رؤیافرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. آنچه شخص در خواب میبیند.۲. آنچه واقعیت ندارد. رؤیای صادق (صادقه): حقایقی که در خواب دیده میشود.
رؤیافرهنگ نامها(تلفظ: ro’yā) (عربی) خواب ، آنچه در خواب بینند ؛ (به مجاز) چهرهی زیبا و مطلوبی است که در عالم خواب دیده شود .
رؤیاdreamواژههای مصوب فرهنگستانحالتی ذهنی که در خواب رخ میدهد و حاوی مجموعهای از تجربیات حسی و حرکتی و هیجانی و شناختی است
رویالغتنامه دهخدارویا. (سریانی ، اِ) اسم سریانی عنب الثعلب است . (از اختیارات بدیعی ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به عنب الثعلب شود.
رویالغتنامه دهخدارویا. (نف ) روینده و هر چیز که از زمین روید. (ناظم الاطباء) (برهان ). روینده . (انجمن آرا) (آنندراج ) : قیاس از درختان رویا چه گیری . خاقانی .ز یک چشمه رویا شده