روش قطبش القایی درونچاهیin-hole induced polarization methodواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای اندازهگیری خواص مقاومتویژه و قطبش القایی نزدیک چاه با حداقل یک الکترود پتانسیل یا یک الکترود جریان واقع در درون چاه
روش قطبش القاییinduced polarization, IP 1, membrance polarization, induced electrical polarizationواژههای مصوب فرهنگستانمطالعۀ شکست جریان ترزیقشده به زمین در حوزۀ زمان یا بسامد
روش قطبش القایی مغناطیسیmagnetic induced-polarization method, MIPواژههای مصوب فرهنگستاناندازهگیری پدیدۀ قطبش القایی با آشکارسازی تغییرات میدان مغناطیسی در نزدیکی جسم قطبیدۀ الکتریکی زیرسطحی
روش قطبش القامغناطیسیmagnetic induced polarization method, MIPواژههای مصوب فرهنگستاناندازهگیری پدیدة قطبش القایی با ثبت تغییرات میدان مغناطیسی نزدیک به جسم قطبیدة الکتریکی زیرسطحی
روش قطبش تَپالقاییpulse induced polarization method, pulse potential, direct current pulse, simply pulse methodواژههای مصوب فرهنگستاندر روش قطبش القایی حوزة زمان، نشانک/ سیگنال فرستادهشده پس از قطع جریان فرستنده که باعث ایجاد ولتاژ واپاشی میشود
روش قطبش تَپالقاییpulse induced polarization method, pulse potential, direct current pulse, simply pulse methodواژههای مصوب فرهنگستاندر روش قطبش القایی حوزة زمان، نشانک/ سیگنال فرستادهشده پس از قطع جریان فرستنده که باعث ایجاد ولتاژ واپاشی میشود
برداشت راستاییdirectional surveyواژههای مصوب فرهنگستاننوعی برداشت مقاومتویژه به روش قطبش القایی برای تعیین راستای جسم بیهنجار
الکترود جریانcurrent electrodeواژههای مصوب فرهنگستانالکترود اتصالبهزمینِ مدار گسیلنده در روش قطبش القایی
روش گسترشیexpander method, sounding 1, probing 1واژههای مصوب فرهنگستانروشی در اندازهگیری قطبش القایی و مقاومتویژه که در آن فاصلۀ الکترودها بهطور پیوسته برای افزایش عمق اکتشاف گسترش مییابد
علملغتنامه دهخداعلم . [ ع ِ ] (ع مص ) دانستن . || یقین کردن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). || دریافتن . (منتهی الارب ). ادراک . (اقرب الموارد). || است