روروهلغتنامه دهخداروروه . [ رَ / رُو رَ / رُ وَ / وِ ] (اِ مرکب ) در پارسی قدیم به معنی زنجیر است که به عربی سلسله گویند و در بیان مسئله ٔ دور و تسلسل که اکنون معروف شده فارسیان
رهروهلغتنامه دهخدارهروه . [ رُ ] (ع ص ، اِ) تن نازک سرخ سپید نازپرورده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به رهراه شود.
رواوةلغتنامه دهخدارواوة. [ رُ وَ ] (اِخ ) موضعی است در کوههای مُزَیْنة. ابن السکیت گوید:رواوة و المنتضی و ذوالسلائل نام چند وادی است که بین فُرْع و مدینه قرار دارند. کثیر گوید :