رودآبادلغتنامه دهخدارودآباد. (اِخ ) ده کوچکی است از بخش سمیرم بالا از شهرستان شهرضا واقع در 35هزارگزی جنوب غربی سمیرم و متصل به راه حنا برودآباد. در دامنه ٔ کوه واقع است و هوایی مع
رودآبادلغتنامه دهخدارودآباد. (اِخ ) دهی است از دهستان رحمت آباد بخش رودبار از شهرستان رشت واقع در 17هزارگزی شمال شرقی رودبار و50هزارگزی رستم آباد. کوهستانی است و هوای معتدل دارد. س
رودآبانلغتنامه دهخدارودآبان . (اِخ ) دیهی بوده است در اطراف ساوه ، و بنا بقول حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب (ص 62) صاحب اعظم خواجه شمس الدین دور آن را بارو کشید و داخل شهر گردانید. صا
رادبادهلغتنامه دهخدارادباده . [ دَ ] (اِ) صمغ درخت انجدان است که به عربی حلتیث خوانند. سامانی گفته : این کلمه مرکب است از راد یعنی رای که در لغت هند بمعنی امیر است و باده بمعنی شرا
درودآبادلغتنامه دهخدادرودآباد. [ دُ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از بخش سمیرم بالا شهرستان شهرضا. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
خینهلغتنامه دهخداخینه . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سمیرم بالا شهرستان شاهرضا. واقع در 40 هزارگزی جنوب باختری سمیرم و 10 هزارگزی راه مالرو رودآباد به حناء که 250 تن سکنه دارد.
رودآبانلغتنامه دهخدارودآبان . (اِخ ) دیهی بوده است در اطراف ساوه ، و بنا بقول حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب (ص 62) صاحب اعظم خواجه شمس الدین دور آن را بارو کشید و داخل شهر گردانید. صا
شهرستانلغتنامه دهخداشهرستان . [ ش َ رَ / رِ ] (اِخ )از طسوج ناحیه ٔ رودآبان به قم . (تاریخ قم ص 113).