روانشناس مشاورهایcounseling psychologistواژههای مصوب فرهنگستانروانشناسی که در حیطههای تخصصی، نظیر مشاورۀ حرفهای و تربیتی و سالمندی و ازدواج، آموزش دیده است و برای ایجاد سازگاری در مُراجع و بهرهگیری از حداکثر تواناییها
روانشناسی مشاورهایcounseling psychologyواژههای مصوب فرهنگستانشاخهای از روانشناسی که تسهیلکنندۀ عملکرد فردی و بینِفردی در طول زندگی است و بر موضوعات هیجانی و اجتماعی و حرفهای و آموزشی و تحولی و نظیر آن تأکید دارد
روانشناسلغتنامه دهخداروانشناس . [ رَ ش ِ ] (نف مرکب ) متخصص و صاحب نظر در روانشناسی .عالم به احوال و اطوار مختلف روح انسان . آنکه دانش روانشناسی را آموخته باشد. رجوع به روانشناسی شو
روانشناسیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: شکلگیری عقاید؛ عام شناسی، علم اندیشه، فراروانی، ناخوشی دماغی فرویدیسم، روانشناسی فرویدی یونگ رفتارشناسی، روانکاوی، رواندرمانی، بازیدرمانی، تراپی، درمان
venereologistدیکشنری انگلیسی به فارسیروانشناس، طبیب ویژه گر سفلیس، طبیب متخصص کوفت، ویژهگر بیماری های امیزشی یا مقاربتی