رواندازلغتنامه دهخداروانداز. [ اَ ] (اِ مرکب ) چیزی که در خواب بر رو اندازند مثل لحاف و پتوو شمد و غیر آنها. (فرهنگ نظام ). مقابل زیرانداز.- امثال :زیراندازش زمین است و رواندازش آ
رواندااوروندیلغتنامه دهخدارواندااوروندی . (اِخ ) سرزمینی است در افریقای مرکزی واقع در شرق کنگوی بلژیک و حکومت آن از طرف سازمان ملل متحد بوسیله ٔ دولت بلژیک اداره می شود. شهر مرکزی آن اوس
رواندوزلغتنامه دهخدارواندوز. [ رَ ] (اِخ ) از بلاد کردنشین عراق است . (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشیدیاسمی ص 20). مرکز فرهنگی و علمی قوم کرد در ولایت موصل عراق است . (