روانامهلغتنامه دهخداروانامه . [ رَ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) فرمانی که رئیس کشوری به کنسولهای بیگانه میدهد و آنها را برای انجام مأموریت خود مجاز مینماید. (از لغات فرهنگستان ).
روانامهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهنوشتهای به امضای رئیس کشور یا رئیس دولت که به کنسول داده میشود و مٲموریت او را تصویب و تجویز میکند.
روانامهexequaturواژههای مصوب فرهنگستانموافقتنامة رسمی دولت پذیرنده با اعزام شخصی خاص از طرف دولت فرستنده بهعنوان سرکنسول
اکزه کواتورلغتنامه دهخدااکزه کواتور. [ اِ زِ ] (فرانسوی ، اِ) روانامه . فرمانی که رئیس کشور به کنسولهای بیگانه می دهد و آنها را برای انجام مأموریت خود مجاز می نماید. (از لغات فرهنگستا
صحافةدیکشنری عربی به فارسیروزنامه نگاري , فشار , ازدحام , جمعيت , ماشين چاپ , مطبعه , مطبوعات , جرايد , وارداوردن , فشردن زور دادن , ازدحام کردن , اتوزدن , دستگاه پرس , چاپ