روابط عمومیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: نحوۀ ارتباط ط عمومی، اعلان عام، بحث آزاد اشتهار، خوشنامی، محبوبیت، معروفیت، شهرت تبلیغ، ترویج، پروپاگاند، مغزشویی، شستوشوی مغزی، تلقین، انگیزش نامۀ خوا
ارزش روابطعمومیpublic relations value, PR valueواژههای مصوب فرهنگستانارزش مالی فعالیتهای روابطعمومی که ازطریق محاسبۀ هزینۀ آن دسته از تبلیغاتی تعیین میشود که چنانچه انجام میشد میتوانست جایگاه سازمان را ارتقا دهد
دفتر خدمات روابطعمومیpublic relations agency, PR agency, public relations firmواژههای مصوب فرهنگستانسازمانی حرفهای که انواع خدمات روابطعمومی را، نظیر تهیه و ارسال خبر به رسانهها، طراحی و برگزاری مراسم و رویدادها، طراحی و راهاندازی و ادارۀ وبگاه، پژوهش و نظ
دفتر مشاورۀ روابطعمومیpublic relations consultancy, PR consultancyواژههای مصوب فرهنگستانتشکیلاتی حرفهای که به سازمانهای دیگر برای ارتقای اعتبار و شهرت آنها خدمات مشاورهای حرفهای و توصیهای ارائه میدهد
روابطعمومیpublic relations, PR 1واژههای مصوب فرهنگستانمجموعهفعالیتهای سازمانها و افراد و فنونی که به کار میگیرند تا نگرش مطلوبی در مخاطبان عمومی و گروههای خاص پدید آورند