رهبندی منبعsource impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی ناشی از منبع انرژی که در پایانههای ورودی یک افزاره ایجاد میشود متـ . رهبندی داخلی internal impedance
رهبندیimpedance, complex impedance, electrical impedanceواژههای مصوب فرهنگستانمقاومت مؤثر در برابر جریان الکتریکی بهازای بسامدی مشخص در جریان متناوب که همزمان تأثیر مقاومت و واکنایی مدار را در بر دارد
رهبندی اتصالکوتاهshort-circuit impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی ورودی یک مدار هنگامی که پایانههای خروجی آن به یکدیگر متصل باشد
رهبندی انتقالیtransfer impedanceواژههای مصوب فرهنگستاننسبت ولتاژ واردشده به یک جفت پایانه به جریان تولیدشده بهوسیلۀ آن که در جفت پایانۀ دیگر اتصالکوتاه شده است
رهبندی آزادfree impedance, normal impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی ورودی یک تراگذار وقتی که رهبندی بار خروجی آن صفر باشد
رهبندی بارload impedanceواژههای مصوب فرهنگستانرهبندی مداری که به یک منبع ولتاژ یا خروجی یک تراگذار الکتریکی متصل است
علی راوندیلغتنامه دهخداعلی راوندی . [ ع َ ی ِ وَ ] (اِخ ) ابن فضل اﷲبن علی بن عبیداﷲ حسنی راوندی ، ملقب به عزالدین ، فقیه و مفسر و ادیب و نویسنده ٔ قرن هفتم هجری بود و در سال 599 هَ .
روبندلغتنامه دهخداروبند. [ ب َ ] (اِ مرکب ) نقاب . (برهان قاطع) (آنندراج ). پارچه ای که زنان در بیرون خانه بر رواندازند. (فرهنگ نظام ). پارچه ٔ سفیدی مربعمستطیل که میان آن را از
پوللغتنامه دهخداپول . (اِ) از پهلوی پوهل . پُل . قنطرة. جسر. و به این معنی درزبانهای ایرانی بسیار کهنسال است . طاق و سقف گونه ای که بر رودی یا نهر و مادی بر عرض آن بندند گذشتن