depigmentationدیکشنری انگلیسی به فارسیپاتوژنز، رنگ رفتگی، بیرنگ شدگی، زوال رنگ دانه، کاهش رنگ دانه در پوست و غیره
کمدلغتنامه دهخداکمد. [ ک َ / ک َ م َ ] (ع اِ) اندوه سخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). اندوهی صعب . حزن شدید. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). || اندو
عیارلغتنامه دهخداعیار. (ع مص ) رفتن اسب و یا سگ بهر سو و این طرف و آن طرف به جولان و گریز آنها. (ناظم الاطباء). رها گشتن و رفتن اسب و سگ بدینجا و آنجا از روی شادی ، و یا براه خو