رازدانفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهداننده راز؛ واقف بر اسرار: ◻︎ چون شما رندم امین و رازدان / دام دیگرگون نهم در پیششان (مولوی: لغتنامه: رازدان)، ◻︎ خدای رازدان کس را ز مخلوق / نکردهست آگه از ر
پریوشلغتنامه دهخداپریوش . [ پ َ وَ ] (ص مرکب ) مانند پری . پری وار. چون پری : گاه به الحان ثناسرای تو باشم گاه غزل گوی بر بتان پریوش . سوزنی .عاشق و رندم و میخواره به آواز بلندوی
معلم کاشانیلغتنامه دهخدامعلم کاشانی . [ م ُ ع َل ْ ل ِ م ِ ] (اِخ ) امیرجعفر. از شاعران قرن یازدهم هجری است که به معلمی اشتغال داشت . ازوست :خلقم همه رند و بوالهوس می دانندمیخواره و رن