رمبندهلغتنامه دهخدارمبنده . [ رُ ب َ دَ / دِ ] (نف ) بر روی هم خراب شده . ریخته شده و خراب شده . رجوع به رمبیدن شود.
روبندهگویش اصفهانی تکیه ای: rübanda طاری: rübanda طامه ای: rubanda طرقی: rübanda کشه ای: pušiya نطنزی: rubenda