رمانسفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (موسیقی) قطعه یا آهنگ پراحساس و عاشقانۀ موسیقی غربی که بهصورت ترانه اجرا میشود.۲. نوعی شعر روایتگونه در ادبیات اروپای غربی.
رومانسيدیکشنری عربی به فارسیمشتق از زبان لا تين , رومي , وابسته به تمدن رومي , از نژاد رومي , بسبک رومي , تصوري , خيالي , واهي , غير ممکن , غريب
لالیلغتنامه دهخدالالی . [ لال ْ لی ] (اِخ ) تماس آرتور دو. بارُن دوتلندال . فرمانفرمای فرانسه در هند. مولد رُمانس (درُم ) (1766 - 1702).
همای و همایونواژهنامه آزادنام داستانی از خواجوی کرمانی حاوی 4435 بیت در وصف عشق همای پسر منوشنگ شاه، پادشاه شام، به عشق همایون دختر خاقان چین. این داستان شبیه رمانس است. عاشق و معشوق بعد
پیشرولغتنامه دهخداپیشرو. [ رَ / رُو ] (نف مرکب ) پیش رونده : ابا لشکر و جنگسازان نوطلایه به پیش اندرون پیشرو. فردوسی . || مقدم . سابق . (دهار). که نخست رفتن گیرد. که قبل از دیگرا
انارلغتنامه دهخداانار. [ اَ ] (اِ) درختچه ایست از تیره ٔ موردیها که گاهی آنرا تیره ای مستقل محسوب دارند و بنام انارها نامند، پوست آن خاکستری و برگهایش بیضوی و گلهایش بالنسبه بزر