رقینلغتنامه دهخدارقین . [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رِقَة. (یادداشت مؤلف ) (از اقرب الموارد). رجوع به رقة شود.
رقینلغتنامه دهخدارقین . [ رَ ] (ع اِ) درهم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پول مسکوک . (ناظم الاطباء). رقیم . (اقرب الموارد). رجوع به رقیم شود. || وجه نقد. (ن
رغینلغتنامه دهخدارغین . [ رَ ] (اِ) پاتابه و مچ پیچ . (ناظم الاطباء). || رانین و شلوار. (از شعوری ج 2 ورق 12). رغنین . رجوع به رغنین شود. || (ص ) رعنا و زیبا. (ناظم الاطباء).
افینلغتنامه دهخداافین . [ اَ ] (ع ص ، اِ) شتربچه ٔ از مادر جداشده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شتربچه . (آنندراج ). || ضعیف رای و عقل ، یا تکلف کننده در مدح خود به چیزی که ن
رقةلغتنامه دهخدارقة. [ رِ ق َ ] (ع اِ) سیم مضروب . ج ، رقون و رقات . (ناظم الاطباء). نقره ٔ مسکوک و«هاء» عوض «واو» است . ج ، رقون . (از اقرب الموارد). سیم مضروب (والهاء عوض عن
درهملغتنامه دهخدادرهم . [ دِ هََ / هَِ ] (معرب ، اِ) دِرهام . دِرَم . مقیاسی برای پول . معرب از یونانی ، و آن پنجاه دانق است و امروزه بر مطلق پول اطلاق شود. (ازاقرب الموارد). فا