رفوللغتنامه دهخدارفول . [ رُ ] (ع مص ) خرامیدن . (المصادر زوزنی ). با تبختر و دامن کشان رفتن . (از اقرب الموارد). رجوع به رفل شود.
رفائیللغتنامه دهخدارفائیل . [رَ ] (اِخ ) رافائیل . یا رافائل نقاش معروف ایتالیایی . رجوع به رافائل شود.
رفاللغتنامه دهخدارفال . [ رِ] (ع اِ) رفال التیس ؛ چیزی که بر سر غلاف نره ٔ قچقار نهند تا گشنی نتواند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
رفائللغتنامه دهخدارفائل . [رَ ءِ ] (اِخ ) یا رافائل نقاش بزرگ و نامی ایتالیایی . رجوع به رافائل شود.
رفاللغتنامه دهخدارفال . [رَ ] (ع ص ) شعر رفال ؛ موی دراز. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). موی دراز. (آنندراج ) (از اقرب الموارد).