رفلکسفرهنگ انتشارات معین(رِ لِ) [ انگ . ] (اِ.) فعالیتی خودکار یا غیرارادی که از طریق مدارهای عصبی نسبتاً ساده روی دهد، بی آن که لزوماً شعور در آن دخالت داشته باشد، بازتاب . (فره ).
رفلکسفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهواکنش خاصی که گاه در مقابل تحریکاتی در بعضی از گیاهان یا جانوران بهوجود میآید.
rufflesدیکشنری انگلیسی به فارسیرفلکس، تکبر، تلاطم، موجدار کردن، گره زدن، تاه کردن، بر هم زدن، چروک کردن، ناهموار کردن، ژولیده کردن، براشفتن