معنی رفع اوهام | واژه یاب

همه دیکشنری مترادف طیفی آزاد

+

جست‌وجوی دقیق

رفع اوهام

دیکشنری فارسی به عربی

خذلان

جست‌وجوی مشابه

رفع ابهام کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

clear

رفع اتهام کردن

دیکشنری فارسی به انگلیسی

exculpate, exonerate, vindicate

رفع ابهام

ambiguity resolution

واژه‌های مصوب فرهنگستان

روند محاسباتی یا الگوریتم/ خوارزمی تعیین مقدار ابهام

رفع

دیکشنری فارسی به عربی

ازالة

رَفَعَ

فرهنگ واژگان قرآن

بالا برد

جست‌وجوی مشابه غلط تایپی

vau

دیکشنری انگلیسی به فارسی

وو

VDU

دیکشنری انگلیسی به فارسی

VDU

VT

دیکشنری انگلیسی به فارسی

VT

vu

دیکشنری انگلیسی به فارسی

وو

جست‌وجوی متن

disillusion

دیکشنری انگلیسی به فارسی

تخریب، رهایی از شیفتگی، رفع اوهام، بیداری از خواب و خیال

خذلان

دیکشنری عربی به فارسی

رهايي از شيفتگي , وارستگي از اغفال , بيداري از خواب و خيال , رفع اوهام

احمد احسائی

لغت‌نامه دهخدا

احمد احسائی . [ اَ م َ دِ اَ ] (اِخ ) ابن زین الدین بن ابراهیم بن صفربن ابراهیم بن داغربن رمضان بن راشدبن دهیم بن شمروخ بن ضوله . داغربن رمضان و جمله پدران او ر

requisitionary

دیکشنری انگلیسی به فارسی

رفع ابهام

تبرئه کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

رفع اتهام کردن، مبرا دانستن، بیگناه دانستن