رفائیللغتنامه دهخدارفائیل . [رَ ] (اِخ ) رافائیل . یا رافائل نقاش معروف ایتالیایی . رجوع به رافائل شود.
رفائللغتنامه دهخدارفائل . [رَ ءِ ] (اِخ ) یا رافائل نقاش بزرگ و نامی ایتالیایی . رجوع به رافائل شود.
رفائیانلغتنامه دهخدارفائیان . [ رَ ] (اِخ ) یا رفاییان . قومی از جبارانند که در طرف شرقی اردن سکونت داشته اند، کدر لاعومر ایشان را هزیمت داد. (قاموس کتاب مقدس ).
رفائیتلغتنامه دهخدارفائیت . [ رِ ئی ی َ ] (ع اِمص ) رفاهیت و آسایش و آسودگی . (ناظم الاطباء). رجوع به رفاه و رفاهیت شود. || سازواری . (ناظم الاطباء). رجوع به رفاء شود.
ژان داراگنلغتنامه دهخداژان داراگن . [ گ ُ ] (اِخ ) پسر صلبی فردینان اول پادشاه ناپل . متوفی در 1577 م . رفائیل نقاش را از او تصویری است در موزه ٔ لوور.
هفت فرشتهلغتنامه دهخداهفت فرشته . [ هََ ف ِ رِ ت َ / ت ِ ] (اِخ ) هفت فرشته ٔ ایام هفته : اوریائیل ، جدیائیل ، شمائیل ، رفائیل ، عنائیل ، جبرائیل و عزرائیل .
پسیشهلغتنامه دهخداپسیشه . [ پْسی / پ ِ ش ِ ] (اِخ ) در اساطیر یونان نام دختری زیبا زوجه ٔ اِرُس یا کوپیدن رب النوع عشق و تجسم نفس . افسانه ٔ پسیشه ظاهراًاز اختراعات افلاطونیان و
مجلةلغتنامه دهخدامجلة. [ م َ ج َل ْ ل َ] (ع اِ) (از «ج ل ل ») صحیفه ٔ حکمت . (تعریفات جرجانی ). کتاب حکمت و ادب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صحیفه ای که در آن حکم
علی جمیللغتنامه دهخداعلی جمیل . [ ع َ ج َ ] (اِخ ) نویسنده و روزنامه نگار بود و به سال 1308 هَ . ق . در موصل متولد شد و در آنجا روزنامه ٔ «صدی الجمهوریة» را منتشر ساخت . و در آغاز ت