رشیکواژهنامه آزادبر وزن فعیل ولی دارای معنای مفعولی مانند شهید( به شهادت گرفته شده ) و یا کتیم ( پوشیده شده ) به معنای کسی که بر او رشک میبرند
کوزه رشواژهنامه آزادکوزه رش یکی ازروستای سلماس که (کوزه )یعنی حایگاه بره ها و(رش )یعنی سیاه که (کوزه رش )یک کلمه کردی میباشد کوزه رش یکی ازروستای سلماس که (کوزه )یعنی حایگاه بره ها