لغتنامه دهخدا
رشینه . [ رَ ن َ / ن ِ ] (اِ) صمغ درخت صنوبر و راتینج و تربانتین . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (ناظم الاطباء). راتیانج باشد و بعضی گویند راتینج به این معنی عربیست و بعضی گفته اند رومی است ، اﷲ اعلم . (برهان ) (آنندراج ). راتینج . راتیانج . علک . رجی