رشتهشکلاتstreusel1, chocolate vermicelli, chocolate strandsواژههای مصوب فرهنگستانیکی از فراوردههای شکلاتی که با عبور دادن خمیر شکلات از صفحات مشبک به دست میآید
رشتهپارگیfilamentationواژههای مصوب فرهنگستانپاره شدن رشتهها در هنگام ریسندگی، معمولاً براثر خرابی مکانیکی
رشتهخبرnews feed 1واژههای مصوب فرهنگستانرشتهای از اقلام خبری که سامانۀ رایانهای خبررسانی برای مشترکان، مانند رسانهها و وبگاهها، ارسال میکند و بهصورت خودکار در فاصلههای زمانی منظم بهروز میشود
رشتهدهانۀ برخوردیcrater chainواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از دهانههای برخوردی کوچک که بهصورت خطی و زنجیروار اولین بار بر سطح کرۀ ماه دیده شد
رشتهزمینلرزهearthquake sequenceواژههای مصوب فرهنگستانگروهی از زمینلرزهها، مانند پسلرزهها و خوشهزمینلرزهها، که تقریباً در یک محدوده روی میدهند
زردپیفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهرشتهها و پیهای زردرنگ در بدن که استخوانها را به هم اتصال و پیوند میدهد؛ رباط.