26 فرهنگ

1278 مدخل


رسوب

rosub

۱. ذرات ریز داخل مایع یا گاز که ته‌نشین می‌شوند.
۲. در‌ آب فرو رفتن چیزی؛ ته‌نشین شدن؛ در ته ظرف نشستن دُرد یا جرم چیزی.

ته نشست، ته نشین، ته نشینی، لا

بقایا، تفاله، تهنشست، تهنشین، جرم، درد، لای، لرد

alluvium, deposit, sediment