رستارلغتنامه دهخدارستار. [ رَ ] (نف ) خلاص و نجات و رستگاری و رهایی و آزادی . (ناظم الاطباء). نجات یافته و رهاشده ، اگرچه این لفظ مخفف رستگار بنظر می آید ولیکن چنین نیست بلکه مرک
رستارلغتنامه دهخدارستار. [ رُ ] (اِ) دهقان و روستازاده و دهاتی و روستایی . (ناظم الاطباء). به معنی روستا است . (از شعوری ج 2 ص 23). و ظاهراً مصحف خوانی روستا باشد.