26 فرهنگ

839 مدخل


ترجمه مقاله

رزین

razin

۱. باوقار؛ بردبار؛ سنگین.
۲. گران‌مایه.
۳. استوار.

۱. آرام، بارزانت، باوقار، سنگین، متین، موقر، وزین
۲. بردبار، حلیم، شکیبا، صابر، صبور
۳. گرانمایه

gum, resin, rosin