رزکانلغتنامه دهخدارزکان . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارنگه ٔ کرج . سکنه ٔ آن 200 تن . آب آنجا از رود کرج و چشمه . محصولات عمده ٔ آن غلات و انواع میوه و لبنیات . صنایع دستی آنجا
رزکانواژهنامه آزاد1.يكي از شهرك هاي شهرستان شهريار در استان تهران 2. احتمالا تشكيل شده از دو واژه رز و كان به معناي معدن انگور