رد کردندیکشنری فارسی به عربیاحمل , ادحض , ارفض , انکر , تناقض , عائق , فند , قمامة , مرفوض , ناقض , هبوط
رد کردندیکشنری فارسی به انگلیسیcontest, contradict, contravene, controvert, declination, deny, disapprove, disclaim, discredit, dismiss, eliminate, explode, gainsay, kill, negative, overbear,
رد کردنلغتنامه دهخدارد کردن . [ رَدد / رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بازگردانیدن . (آنندراج ). بازدادن . (فرهنگ فارسی معین ). عودت دادن . پس دادن . واپس دادن . (یادداشت مؤلف ). رجعت دادن