ردمانیلغتنامه دهخداردمانی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به ردمان که تیره ای است از قبیله ٔ رعین . (از انساب سمعانی ).
ردمانیلغتنامه دهخداردمانی . [ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به ردمان که تیره ای است از قبیله ٔ رعین . (از انساب سمعانی ).
مانلغتنامه دهخدامان . (اِ) خانه را گویند و نیز خان و مان اتباع است . (لغت فرس اسدی چ اقبال ، ص 397). به معنی خانه باشد که عربان بیت خوانند. (برهان ). خانه . (آنندراج ) (ناظم ال