رحویلغتنامه دهخدارحوی . [ رَ ح َ وی ی ] (ع ص نسبی ) منسوب به رحا. آسیایی . حرکت دوری . (ناظم الاطباء). منسوب به رَحی ̍. دوری . آسگون . آسیایی .- دور رحوی ؛ جنبش آسیایی . حرکتی چون حرکت آسیا.
روروro-ro, roll-on roll-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود
راه چوبکِشیskidding road, skid roadواژههای مصوب فرهنگستانگذرگاهی که در آن عملیات راهسازی انجام شده است و مسیر چوبکِشی را به انبارگاه متصل میکند
رویۀ ریشهroot faceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از رویۀ شیار که داخل ریشۀ اتصال قرار دارد متـ . پاشنه land
حرکت رحویلغتنامه دهخداحرکت رحوی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ رَ ح َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح هیئت قدیم ، نوعی از حرکات افلاک است . در برابر حرکت حمایلی و حرکت دولابی . حرکتی دوری که خطی فرضی همچون مدار آسیا ایجاد کند.
رحیلغتنامه دهخدارحی . [ رَ حا ] (اِخ ) نام جایی است به سیستان و نسبت بدان رحایی باشد. (یادداشت مؤلف ). موضعی است به سجستان ، از آن موضع است محمدبن احمدبن ابراهیم رحوی . (آنندراج ).
آسیائیلغتنامه دهخداآسیائی . (ص نسبی ) منسوب به برّ و قاره ٔ آسیا: ملل آسیائی . || منسوب به آسیای حبوب . رحوی .- آسیائی کردن ؛ خرد کردن به آسیا. سخت نرم سائیدن .- || بدور آوردن چون آسیا.
حرکت حمایلیلغتنامه دهخداحرکت حمایلی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ح َ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح هیئت بطلمیوسی ، نوعی از حرکات افلاک است . در برابر حرکت دولابی و حرکت رحوی . حرکتی دوری است که خطی فرضی مانند حمایل ایجاد کند.
حرکت دولابیلغتنامه دهخداحرکت دولابی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از حرکت افلاک است در اصطلاح هیئت بطلمیوسی . در مقابل حرکت رحوی و حرکت حمایلی . حرکتی دوری است که دائره ای فرضی همچون دولاب عمود بر دائره ٔ افق بوجود آورد.
حرکت رحویلغتنامه دهخداحرکت رحوی . [ ح َ رَ ک َ ت ِ رَ ح َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح هیئت قدیم ، نوعی از حرکات افلاک است . در برابر حرکت حمایلی و حرکت دولابی . حرکتی دوری که خطی فرضی همچون مدار آسیا ایجاد کند.